امروزه نقش کسب و کار های نوپا و دانش بنیان در توسعه و تعالی اقتصاد و رفع خلاقانه نیاز های کشور بر هیچ کـس پوشـیده نیسـت. صـاحبان ایده و کارآفرینان خلاق جهت راه اندازی کسب و کار جدید خود نیازمند حمایت هـای مـالی، آموزشـی، مشـاوره ای و غیره می باشند. از اینرو در فضای کسب و کار امروز کشور وجود مراکز رشدی که واسط صاحبان ایده و سرمایه گذاران شوند و به رشد و پیشرفت آنها کمک کنند بسیار احساس می شود. به طور کلی مراکز رشد شامل سرمایه گذاری خطر پذیر و شتابدهندهها به مجموعه ای کامل از خدمات مورد نیاز برای رشد یک کسب و کار نوپا نظیر منابع مالی، انواع مشاوره، فناوریها و تجهیزات مختلف و همچنین فضایی جهت استقرار شرکت های نوپا در یک بازه زمانی تقریبا کوتاه گفته میشوند که در اختیار استارتآپ ها قرار می دهد. در حقیقت اصلی ترین رسالت این مراکز، تقویت یک کسب و کار نوپا و تبدیل کردن آن به شرکتی موفق و سود ده می باشد که پس از خروج از حمایت شتابدهنده بتواند به تنهایی در بازار رقابت نموده و رشد کند.
اکوسیستم های کارآفرینی و کسب و کار های نوپا عموما با مشکلات و چالش های متعددی روبرو می باشند بطوری که علاوه بر مساله تامین مالی و جذب سرمایه، با مشکلات دیگری نیز مانند عدم شناخت مناسب بازار، نبود مدل فکری نوآور و عدم وجود شبکه جامع بین کارآفرینان و صنعتگران مواجه هستند. شناخت دقیق عملکرد خطرپذیرهای بین المللی و معتبر جهانی و استفاده از تجربه موفق پیشین این مراکز میتواند کمک شایانی به بومی سازی این مراکز در داخل کشور نماید، که در اینفوگراف ذیل ابعاد کلی آن مورد بررسی قرار گرفته است.
بطور عمومی، مراکز رشد و صندوق های فناورانه با هدف ارائه مدل های نوین کسب و کار، تشکیل شبکه جامعی از نخبگان دانشگاهی-صنعتی و حمایت از صاحبان ایده و کارآفرینان خلاق می توانند نقش موثری در حل این موانع کارآفرینی داشته باشند. مبادی ایده و درگاههای اصلی ورود طرح و ایده در اکوسیستم کارآفرینی و سرمایه گذاری خطر پذیر به صورت زیر میباشد.
بطور عمومی شتابدهنده ها می توانند مدل های مختلف کسب و کار را برای حضور در اکوسیستم کار آفرینی انتخاب کنند که از مهمترین آنها می توان به مدل های ذیل اشاره کرد. اتخاذ هر یک از مدلهای پیشرو میتواند تمامی تصمیمات و سیاسیتهای آتی را تحت تاثیر قرار دهد بطوری که انتخاب هر مدل میتواند مزایا و چالشهای متعددی را برای سرمایهگذاران همراه داشته باشد.
اگرچه در عمل مراکز رشد میتوانند مدلهای ترکیبی و متعددی را اتخاذ کنند اما به منظور بررسی بهتر میتوان این مدلها را در سه دسته جامعتر رشدی، شهریهای و مستقل دسته بندی کرد.
بر این اساس، مدل رشد محور بر مبنا تامین منابع مالی، سرمایه گذاری بذری و تسهیل فرآیند جذب سرمایه تیم های دانش بنیان و استارت آپی و طرح های نوآور فعالیت می کند و با رشد ارزش شرکت های سرمایه گذاری شده، خود به سود دهی و کسب درآمد می پردازد. مدل ها و قراردادهای سرمایه گذاری متعددی در این می تواند بکار گرفته شود که می توان به سرمایه گذاری سهامی (مدل متداول سرمایه گذاری) که بر مبنای دریافت فاند در ازای اعطای سهام می باشد. مدل وام قابل تبدیل به سهام رویکرد دیگری که بر مبنای رفع عدم تفاهمات در ارزش گذاری بکارگرفته می شود و مدل دیگر رویالتی یا قرارداد فروش می باشد که مناسب در سرمایه گذاری هایی با مقیاس کم و نقطه سر به سر نزدیک می باشد و با دریافت سود فروش ماهیانه و بازگردانی سهام در انتها منعقد می شود.
در سوی دیگر مدل کسب و کار شهریه محور بر فراهم نمودن فضای کاری، تامین تجهیزات و امکانات مورد نیاز تیم های استارت آپی می پردازد و مدل جریان درآمدی آن براساس اجاره فضای کار اشتراکی و حق عضویت شرکت ها و تیم ها می باشد. همچنین، شتابدهنده هایی که بطور مستقیم سرمایه گذاری نمی کنند، بر روی ارائه خدمات و تسهیلات تمرکز می کنند و گستره فعالیت آنها می تواند شامل برگزاری کارگاه های آموزشی، منتورینگ، فضای کار اشتراکی و شبکه ارزشمند کارآفرینی باشد. شتابدهی بر پایه ارائه خدمات ارزش های ویژه خود را می تواند داشته باشد که می توان به شبکه مجرب، تخصص منحصربه فرد، مشاوره و ارزیابی و برنامه شتابدهی اشاره کرد.
در انتها میتوان بوم کسب و کار سرمایه گذاران خطر پذیر را بطور عمومی بصورت زیر درنظر گرفت. اگرچه اتخاذ هر از مدلهای تخصصی ذکر شده در بالا میتواند براساس نیاز و سیاست آن مرکز رشد متناسبسازی و تغییر کند.